عشق یعنی پاک ماندن در فساد// آب ماندن در دمای انجماد//در حقیقت عشق یعنی سادگی
رابرت مردوخ از یهودیان صهیونیست است که با راه انداختن امپراطوری رسانه ای خود نقش پررنگی را در سیاستهای پشت صحنه انگلیس و امریکا بازی میکند و اهرم توانمند لابی صهیونیست در این کشورها به شمار می آید.این صهیونیست کهنه کار در دنیا به امپراطور رسانه ای یهود اشتهار دارد و حتی در ایالات متحده امریکا به دلیل سیطره بی چون و چرایش بر رسانه های گروهی از وی به عنوان سلطان بی تاج و تخت امریکا یاد میشود.رابرت مردوخ کار خود را با مالکیت یک روزنامه کوچک در ملبورن آغاز کرد او با خرید روزنامه های کوچک و ورشکسته و با روشهای گوناگون به مدیریت آنها پرداخت و آنها را به سوددهی رساند او سپس وارد انگلیس شد و توانست جایگاه مهمی در شبکه رسانه ای این کشور پیدا کند اشتیاق سیری ناپذیر مردوخ او را به سمت امریکا نیز کشاند او با کسب تابعیت امریکایی توانست امپراطوری رسانه ای خود را را نه تنها در امریکا که در تمام دنیا گسترش دهد.رسانه های تحت سلطه او نقش مهم و تاثیرگذاری در شکلدهی به افکار عمومی در جهت حمایت از صهیونیست دارد.صهیونیستها که همواره هدف نفوذ در مراکز قدرت جهان را تعقیب میکنند به خوبی از قدرت موجود در عرصه اطلاع رسانی آگاهی داشته و با حاکمیت بر رسانه های گوناگون به یک قدرت بلامنازع در این حوزه تبدیل شده اند.
مردوخ در 11 مارس 1931 در ملبورن به دنیا آمد پدر او در ابتدا خبرنگار بخش سیاسی روزنامه عصر ملبورن بود مردوخ پدر در تاسیس انجمن روزنامه نگاران استرالیا همکاری کرده و بعدها مدیر گروه روزنامه های هرالد انویکلی تایمز شد.غیر از مردوخ 3 فرزند دختر هم داشت. مردوخ از همان ابتدا در محیطی آشنا به فنون روزنامه نگاری رشد کرده بود.و به این حرفه علاقه داشت. خلاصه ای از زندگی نامه او در زیر می آید:
**فعالیتها:
هیچ دورانی از زندگی مردوخ را نمیتوان ذکر کرد که با فعالیتها و کشمکشهای کاری سپری نشده باشد. پدر مردوخ یک روزنامهنگار بود و از همان دوران کودکی وی را با چنین فضایی آشنا میکرد و رابرت نیز از عظمت و سرخوشی شخصی که توسط ژورنالیسم در روحیات پدرش راه یافته بود آگاهی داشت و همیشه همراه پدرش به دفتر روزنامه "هرالد " در "فلایند رزاستریت " میرفت.
رابرت جوان از بوی تند جوهر، صدای مهیب دستگاههای چاپ و فضای سنگنین محل کار پدرش اینگونه میگفت: "زندگی یک ناشر بهترین نوع زندگی در سراسر جهان است. وقتی بچهها در معرض آن قرار بگیرند، بدون شک قادر نخواهد بود در مقابل جذابیتهای آن مقاومت کنند. "
اما رابرت مردوخ از بدو ورود به حرفه روزنامهنگاری، نظرات خاص خودش را داشت، او در اینباره می گوید: اگر شما میخواهید دستی در دنیای نشر و ارتباطات داشته باشید باید فقط آدم خودتان باشید و متکی به هیچکس دیگر نباشید و اجازه ندهید که عمل بر اساس روابط دوستانه، شما را وامدار دیگران کند و این طرز فکر، اساس زندگی مرا تشکیل میدهد. "
اولین فعالیتهای مردوخ جوان از سال 1947 پس از پایان تحصیل در مدرسه "گیلانگ گرامر " در یک مجله مدرسهای به نام "ایف " بود و رابرت آن را به نام "ایف رویوارد " منتشر کرد و پس از چندی موفق شد که نام خود را در مجله مدرسهای "کوریان " درج کند.
مردوخ اولین کار جدی خود در حرفه روزنامهنگاری را در حین تحصیل در "دانشگاه آکسفورد " و در روزنامه "دیلی اکسپرس " در شهر لندن از سال 1950 شروع کرد اما به علت مرگ پدرش در سال 1952 بلافاصله به "ملبورن " استرالیا بازگشت و در همان سال بخشی از روزنامه "آدلاید نیوز " به عنوان ارث پدرش به وی رسید و در سال 1954 مالک آن شد.
او روزنامه "سیدنی قبل " را هم خریداری کرد و پس از ندک زمانی توانست این 2 روزنامه کوچک را به سوددهی برساند.
مردوخ که در فکر بنا نهادن یک امپراطوری رسانهای بود در سال 1958 اقدام به سرمایهگذاری اندکی در روزنامه "ساندی تایمز " کرد. در سال 1960 نیز "NSW " (یک روزنامه حومه شهری با 24 صفحه) و همچنین "دیلی میرور " (Daily Miror) در سیدنی و "Truth " در "ملبورن " را خرید. رابرت 2 سال بعد، 25 درصد سهام ایستگاه شبکه 9 استرالیا در سیدنی و ملبورن و ایستگاه تلویزیونی "Wollangong " را خریداری کرد.
جاه طلبیهای مردوخ تا آنجا پیش رفت که وی در سال 1964 اولین روزنامه ملی استرالیا به نام "Tne Australian " را تأسیس و منتشر کرد و طی مدت کوتاهی روزنامههای مردوخ، استرالیا را تحت سلطه خود گرفتند و او به فکر افتاد که از رسانههای خود برای تأثیرگذاری بر جریانات سیاسی استفاده کند. زیرا روزنامه "The Austra Lian " یک روزنامه با کیفیت بسیار بالا و برای "نخبگان " بود و مردوخ را به یکی از صاحبان اصلی قدرت در استرالیا تبدیل کرد. در همین حال، وی شروع به گسترش امپراطوری خود در سطح بینالمللی کرد و نگاه از به انگلیس معطوف شد.
مردوخ ابتدا 24 درصد شرکت انتشاراتی "ویلینگتون " (Wellington) " که بعدها به بزرگترین شرکت رسانهای "زلاندنو " تبدیل شد، را خرید و در نهایت سهم خود را به 49 درصد رساند.
*فعالیت پر رنگ مردوخ در انگلیس
نگاه مردوخ به لندن باعث شد که وی به این فکر بیافتد که به برترین قدرت انتشاراتی انگلیس تبدیل شود و به خاطر همین هدف اقدام به خرید روزنامههای (News of the World)، "سان " (The Sun)، "تایمز " (The time) و "ساندی تایمز " (Sundy times) کرد تا جایی که در میانههای دهه 1980 موفق شد اولین طراح انتشار روزنامه به صورت تمام رایانهای در دنیا را در شرق لندن اجرا کند.
مردوخ برای مدیریت رسانههای خود از تمام ضربهها استفاده میکرد. او در مدت کوتاهی توانست روزنامه "سان " را به یک تابلو جنجالی تبدیل کند. بدین وسیله که به طور مرتب "صفحه سوم " روزنامه را به عکسهایی از زنان زیبا اختصاص میداد که این کار باعث قطعی شدن شهرت مردوخ به عنوان یک صاحبرسانه شد.
در سال 1970 در تلویزیون هفتگی لندن سرمایهگذاری اندکی کرد و در سال 1972، 2 روزنامه در شهر سیدنی به نامهای "دیلی تلگراف " (Daily Telegraph) و "ساندی تلگراف " (Sunday Telegraph) و 46 درصد از شبکه 10 تلویزیون سیدنی را خرید.
*فعالیت مردوخ در آمریکا
مردوخ علاوه بر مالکیت چندین رسانه در استرالیا و انگلیس به دنبال جای پایی در بازار رسانهای آمریکا بود و کار خود را با خرید روزنامه "سان آنتونیو نیوز " (SanAntonio News) در سال 1973 شروع کرد.
مردوخ با اشتهای سیریناپذیری اقدام به تأسیس "نشنال استار " (National Star) کرد و روزنامه "نیویورک پست " (New york Post) آمریکا را به ملبغ 30 میلیون دلار خرید و برای خرید مجلههای "Newyork و Village Voice و New west " حاضر شد مبلغ 26 میلیون دلار بپردازد و میلیونها دلار صرف خرید چندین نشریه دیگر کرد.
در اوایل دهه 1980 مردوخ متوجه قدرت و گستردگی رسانههای صوتی و تصویری شد و در سال 1980 با بنیانگذاری شرکت رسانهای "نیوز کورپروشین " (News Corporation) قدم به این حوزه رسانهای گذاشت.
البته مردوخ قبلاً در چندین شبکه تلویزیونی سرمایهگذاریهایی کرده بود اما با تأسیس این شرکت جدید بود که توانست به رویای امپراطوری رسانهای خود عینیت بخشد، با این حال هیچگاه از دنیای انتشارات فاصله نگرفت و در سالهای 1981 تا 1983 چندین نشریه دیگر از قبیل "هرالد امریکن " (Herald American) را با یک میلیون دلار و "سان - تایمز " (Sun - Times) شیکاگو را به مبلغ 90 میلیون دلار خرید. وی در سال 1985 با خرید 7 ایستگاه تبعههای خارجی بر رسانههای آمریکا، تابعیت آمریکایی کسب کرد تا آزادی عمل بیشتری داشته باشد و برای گسترش امپراطوری نوپای خود هیچ مانعی بر سر راه خود ببیند.
مهمترین اقدام مردوخ راهاندازی شبکه تلویزیونی "فاکس " (Fox) در آمریکا بود. او در طول دهه 1980 مرتبا اقدام به خرید شبکههای تلویزیونی متعدد میکرد.
در اوایل دهه 1990 اقدام به توسعه امپراطوری رسانهای خود در انگلیس و آسیا نمود و چندین شبکه ماهوارهای را خرید یا تأسیس کرد.
مردوخ مبلغ 225 میلیون دلار برای خرید 63 درصد از "استارتی وی " (Srar.TV) و یک میلیارد دلار برای حق پخش فوتبال از شبکه "Fox " پرداخت کرد و همزمان خدمات "اینترنت دلفی " (Del Phi) را در سال 1993 صاحب شد.
او برای اینکه بتواند تمام نقاط دنیا را زیر چتر امپراطوری خود بگیرد در نیمه اول دهه 1990 به ایران هم سفر کرد که با سروصدای خبری بسیاری هم همراه بود و منجر به این شد که علیرغم پیشبینی او و دعوتکنندگانش،هیچ قراردادی برای خرید یا ساخت مراکز رسانهای بین آنها منعقد نشد.
در طول مدت کوتاهی "نیوز کورپورشین " به یکی از سودآورترین شرکتهای جهانی تبدیل شد به طوری که تنها در سال 2002 مجموع درآمدهای آن به 17 میلیارد دلار رسید. مردوخ در طول سالهای 2000 تاکنون بارها اقدام به خرید و فروش چندین رسانه معتبر دنیا اعم از شبکههای تلویزیونی، ماهوارهای و کابلی، روزنامه، مجله، شبکههای رادیویی و اینترنتی و ... کرده است.
*فعالیت مردوخ در اسرائیل
مردوخ در سال 2006 اقدام به خرید 9 درصد از کانال 10 رژیم صهیونیستی کرد و در سال 2007 خرید جنجالی شرکت "داو جونز " (Dow Jonse) را انجام داد. مردوخ 76 ساله با پرداخت 5 میلیارد دلار شرکت رسانهای "داو جونز " و تمامی متعلقات آن را به شبکه گسترده رسانهای خود اضافه کرد. وی برای خرید این شرکت، 3 ماه با خانواده "بن کرافت " (مدیران داو جونز) که 36 درصد سهام "داو جونز " را در اختیار داشتند، در حال مذاکره بود. داو جونز که رقیب گروه رسانهای "رویترز " است، صاحب چندین هفتهنامه و وبسایت اقتصادی است. مردوخ درباره خرید "داو جونز " میگوید: "روزنامه این شرکت پرتیراژترین روزنامه آمریکا و یکی از پرتیراژترینها در دنیا است و ما میتوانیم دامنه آن را گسترش دهیم. "
براساس طبقهبندی نشریه "فوربس " (Forbes) از 400 آمریکایی پولدار در سال 2006، رابرت مردوخ در رده 32 قرار داشت.
مردوخ برای راضی نگهداشتن تمام طرفهای درگیر در سیاست و جامعه آمریکا بارها اقدام به پرداخت کمکهای نقدی به افراد و نهادهای زیادی کرده است. وی در سال 1999 با اهدای 10 میلیون دلار پول نقد برای ساختن یک کلیسای جامع کاتولیک "در لسآنجلس "، خود را به عنوان یک مسیحی کاتولیک به مردم آمریکا معرفی کرد.
**نتیجهگیری:
قدرت رسانهها در شکلدادن به سیاستها و افکار عمومی در سراسر جهان، یک موضوع انکارناپذیر است، از طرف دیگر سلطه صهیونیستها بر رسانهها در تمام نقاط دنیا و مالکیت آنها بر رسانههای پر تیراژ جهان امری بدیهی است.
مردوخ به عنوان یک صهیونیست، کار خود را از یک روزنامه کوچک از استرالیا که از پدرش به ارث برده بود، شروع کرد و رویای بنیان نهادن یک امپراطوری رسانهای در سراسر جهان را پس از طی 5 دهه عینیت بخشید.
وی نیز مانند سایر یهودیان با نفوذ در مراکز قدرت در دنیا، از ابراز هویت یهودی خویش خودداری کرده و حتی پا را از این فراتر گذاشته و با حضور در کلیساها، خود را یک مسیحی ارتدوکس معرفی میکند.
مردوخ با خریدن روزنامههای ورشکسته و مدیریت آنها و استفاده از حربههای گوناگون توانست پایههای امپراطوری رسانهای خود را در استرالیا بنیانگذاری کند و پس از چند سال آن را به سمت ماورای دریاها یعنی انگلیس و سپس آمریکا بکشاند. او حتی در دهه 1990 میلادی با سفر به ایران درصدد خرید یا ایجاد پایگاهی رسانهای برآمد که با ناکامی روبرو شد.
او در ابتدا کار خود را روی روزنامهها و مجلات متمرکز کرد ولی پس از اینکه به اهمیت و نقش رسانههای (دیداری - شنیداری ) پی برد، بیدرنگ به این حوزه قدم گذاشت و امروزه با دارا بودن بیش از 300 رسانه در سراسر جهان، یک امپراطوری رسانهای را تشکیل داده است.
مردوخ از قدرت رسانهای خود برای جهتدهی به سیاستها و تاثیر در افکار عمومی در کشورهای گوناگون بویژه استرالیا، انگلیس، آمریکا و ... استفادههای فراوانی کرده است. او با پرداخت کمکهای نقدی به احزاب مورد نظر، در موفقیت آنان سهم بسزایی داشته اما همیشه منافع (اهداف صهیونیستی) برای او از همه مهمتر بوده است.
مردوخ با بهرهگیری از رسانههای تحت سلطه خود، نقش زیادی در ترغیب و وارد کردن آمریکا به جنگ با عراق داشت و پس از آغاز جنگ نیز به حمایت سرسختانه خود از این مسئله ادامه داد و با ناچیز نشان دادن شمار کشتهشدگان آمریکایی و انتشار تصویری آرام و رویایی از عراق، واقعیتهای این بحران را پنهان میکند.
وی با ایجاد امپراطوری رسانهای در نقاط مختلف دنیا با هدف هدایت سیاستها و راهبردهای کشورها و کنترل افکار عمومی دنیا در جهت اهداف و مقاصد صهیونیستی گام برداشته است.